🌱💖🌱💖🌱💖
امشب شب جمعه است
نمیدانم کمیل را کجا میخوانید!
نجف،کربلا،شاید هم در تاریکی بقیع.
🌹 آقای من…
🔘 امشب کمیل را هر کجا خواندین به این فراز از دعا که رسیدید یاد من هم کنید
اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء…
🌹 آری آقای خوبم…
⚡️کاش گناهانم میگذاشت دعاهایم از سقف دهانم بالاتر روند تاآسمانها …..
و به اجابت برسند که زیاد دعا کرده ام…
🌹 آری آقای خوبم..
⛔️زندانی شده ام.زندانی نفس، زندانی گناهانم،زندانی دنیا……
و من را بگو که می خواهم یارت باشم…
🌹 آقای خوبم…
✨از شما پوزش میخواهم برای تمام
کم کاری ها، بی توجهی ها
واینکه…..
سرگرم دنیا شده ام واز شما غافل گردیدم…
ومن در حق شما و همچنین خودم جفا
کردم..
خدایم مرا ببخشد واز شما طلب عفو دارم…
امشب شب جمعه ست درهای رحمت
به روی بندگان باز است…
امیدوارم مشمول رحمت پروردگارم
قرار گیرم…
که آن رحمت الهی شمائید مولای من
بتوانم تحت عنایت ورحمت خاصتان
که هدایت خاص است قرار گیرم و
در زمره اصحاب خاصتان باشم
🌷 اللهم عجل لولیک الفرج بحق ام المصائب،حضرت زینب کبری سلام الله علیها… 🌷
فردی منزلش را می فروشد و پولش را به منزل می برد که صبح آن را به بانک بسپارد و همان شب پولش سرقت می شود و از پیگیری آن هم نتیجه ای نمی گیرد .
چهل شب به محضر امام زمان (عج)متوسل می شود .
در پایان خواب میبیند که نشانی منزل شیخ رامیدهند .
صبح زود به منزل شیخ می آید و پولش را مطالبه می کند شیخ می گوید :
من که دعا نویس و فالگیر نیستم .
در برابر پافشاری آن مرد ،شیخ او را به منزلی در ورامین رهنمون می کند و می گوید :
پول شما در اتاق دوم ،در دستمال ابریشمی قرمزی کنار تنور گذاشته شده است ,برمیداری و بیرون می آیی، آنها تو را به نوشیدن چای دعوت می کنند ،ولی تو شتابان برمی گردی .
این مرد بعدا ماجرا را کاملا تایید می کند و می گوید :
آنجا منزل خدمتکار خودم بوده است.
ای سبب گریهء پنهانیم
من غزلی از شب بارانیم
واژه به واژه سخنم شعر شد
شعر که نه شرح پریشانیم
“اسم تو بردم لبم آتش گرفت”
اسم تو شد رمز مسلمانیم
ذکر تو تسبیح شب و روز من
ای سبب سلسله جنبانیم
مست شدم از قدح چشم تو
کوچه نشین از می عرفانیم
من به فدای قد و بالای تو
سرو سهی صولت سلطانیم
“کاش تو هم حال مرا داشتی”
حضرت دلبر، مه پنهانیم
گر که امیدی به شب وصل نیست
“کاش بگیری و بسوزانیم”
🕊 ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ 🕊 🌹
آخرین نظرات