توسط خادمه الشهدا در متفرقه
توسط خادمه الشهدا در متفرقه
توسط خادمه الشهدا در متفرقه
توسط خادمه الشهدا در متفرقه
توسط خادمه الشهدا در متفرقه
⚘﷽⚘
▫️سماور مےجوشــد…
▫️و دلِ مضطربِ من نیز… :|
▫️یاد این فراز از دعاے ندبه مےافتم ….
▫️مَتى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْطالَ الصَّدے
(… تشنگی مان طولانی شده! )
▫️هان…راستے “نیامدنت” عجب دردے شد… :|
▫️مگر در زمین دردےهم بوده؛
▫️که هـــزار سال طــــول بکشد؟
▫️ چقدر تشنه ام
▫️خیلے وقت بود؛ که حتے یک استکان هم از یادت سر نکشیده بودم… 😭
▫️تمامِ جانم خشک شده…
▫️دیگر جوانه اے میان قلبم سبز نمیشود!
▫️جوانه اے از جنس مِهر، گذشت، صداقت، تواضع و …
▫️راستش را بخواهے ؛ مثل زمینے قحطےزده، ترک برداشته ام…
☕️ چایِ دَم کشیـــد
▫️کاش میشد، یک استکانش را با عطر حضور تو سر کشید….
▫️چقدر تشنگی مان طول کشید و نفهمیدیم… 😭
⚘أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚘
آخرین نظرات