شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
🌷🌷🌷 در جاده بصره خرمشهر شهید “علی اکبر دهقان” همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد ” یاحسین، یا_حسین” سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند…
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام_حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر ” یا_حسین” باشد…
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
محبان حضرت زهرا(س)
🕊🌹🕊
🌹🕊#شعر_مهدوی
به هر چه دل بسپردم پس از يکي دو سه روز
بــه اعــتبار تـــو آن را گســستم آقا جان
پـس از يک عـمر نشـستن به پـاي ايـن يـا آن
کـنون ز عشق تو بيمـار هســتم آقا جان
قــرار بســـتم و چـندين هــــزار ســال بــر آن
ســر قـرار خــودم هـــم نشـستم آقا جان
بيـا کـه از غــم اين سـال هــاي بي سـر و ته
شـدم مريض و در اين راه خستم آقا جان
تـو از هميشـه برايــم قــشـنگ و خــوب تري
قسم به آن که منش مي پرستم آقا جان
هـــــزار بـوســه گــــذارم بــــه پــــاي نامـ? تو
اگـر رسـيد جـــوابت بـــه دســتم آقا جان
مـــيـان خـرد و کـــلان هــم بــراي خاطـــر تـو
ببـين چـگونه خـودم را شـکـستم آقا جان
بــه مـثـل مـــردم ايــن ده هميشــه منتظــرم
بيــا کــه دل بــه اميــد تو بسـتم آقـا جان🌹
آخرین نظرات