🔹تهذیب نفس🕊
🔹خاطره ای ازطلبه شهیدمدافع حرم هادی ذوالفقاری🌷
یکی از اساتید اخلاق هادی در نجف بعد از شهادتش گفته بود : (( به مادر هادی سلام برسانید و بگویید او یک شبه ره صد ساله را پیمود . من به او غبطه می خورم .)) دوستانش می گفتند : وقتی می خواست برود کربلا یک چفیه می انداخت روی صورتش تا نامحرمی را نبیند . می گفت نگاه حرام راه شهادت را می بندد . بعد از شهادتش یک دفترچه یادداشت از او به دستم رسید که برنامه هایش را در نجف در آن نوشته بود : در فلان ساعت باید فلان ذکر را بگوید یا در ساعتی دیگر نماز جعفر طیار را بخواند .
یادم است همش میگفت که وقتی بچه بوده یکی از خاله هامون رو اذیت کرده و باید حلالیت بگیره ولی حتی خود اون خالمون هم یادش نمی آمد . خدا رحمتش کند خیلی حواسش بود که کسی ازش ناراضی نباشد .
شادی روحش صلوات🌷
@modafehrimharam
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات