حکایت
نوشته شده توسط خادمه الشهدا در 19 آذر 1396 در متفرقه
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
🌷فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
✨بشکن وبخور وبرای من دعا کن..
✨بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد …
✨آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم..
✨بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است ..
✨اگه به کسی خوبی میکنید سعی کنید بدون منت باشه و بخاطر خدا باشه
✨تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند .
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات