🍃 ⇨﷽ 🌷 حکایت
❄️⇦ در شهر مقدس قم منزلی بود که دائما توسط اشخاص نامرئی سنگباران می شد و صاحب منزل به هیچ وجه نتوانسته بود از این کار جلوگیری کند،حتی به شهربانی رجوع کرده و چند پلیس مسلح به همراه خود آورده بود که مسیر سنگ باران را شناسایی کنند اما در همان ابتداء ورود ، اولین سنگ ها به سر پلیس ها اصابت کرده و آن ها فرار نمودند.
❄️⇦ یکی از مریدان عارف بزرگ، مرحوم آقای شیخ جعفر مجتهدی رضوان الله علیه به نام میرزا ابوالفضل نقل می کند: نزد مرحوم آقای شیخ جعفر مجتهدی رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. ایشان نیز تاملی نموده و آن گاه فرمودند: این سنگ باران توسط اجنه صورت می گیرد،شما به آن محل بروید و با صدای بلند به آنها بگویید: جعفر می گوید سنگ نزنید!
❄️⇦ بنده هم به آن خانه رفته و به محض این که آن پیغام را با صدای بلند گفتم، سنگباران قطع شد! مدتی پس از این واقعه مرحوم آقا از قم به مشهد مقدس مهاجرت کردند و در همان موقع مجددا خانه ای دیگر سنگباران می شد.
با خود گفتم اکنون که آقا تشریف ندارند، خودم به آن جا می روم و می گویم: میرزا ابوالفضل میگوید سنگ نزنید.
❄️⇦ هنگامی که به آن محل رفتم با صدای بلند گفتم: میرزا ابوالفضل می گوید سنگ نزنید!
هنوز کلامم تمام نشده بود که اولین سنگ به سرم اصابت کرده و فرار کردم. در آن موقع فهمیدم که میرزا ابوالفضل با جعفر خیلی فرق دارد .
📗 لاله ای از ملکوت ص241
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات