#رجبعلی خیاط
نوشته شده توسط خادمه الشهدا در 12 فروردین 1397 در متفرقه
مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به کربلا مشرف شدند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند.
یک روز که پس از زیارت از حرم آمدند، این زن و شوهر با فاصله ی زیادی جلوی شیخ حرکت می کردند، در میان راه بینشان صحبتی درگرفت و زن نیش و کنایه ای به شوهر زد و او را آزار داد.
هنگامی که به اقامتگاه برگشتند، شیخ به همه زیارت قبول گفت ولی به زن که رسید فرمود: تو که هیچ! همه را ریختی زمین و از بین بردی!
خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! چرا؟! من این همه راه آمدم کربلا!
شیخ فرمود: از حرم که بیرون آمدی به شوهرت حرف آزار دهنده ای زدی و رنجش دادی!
همه ی نور و فیوضاتی که به دست آورده بودی را از بین بردی.
✳️ کانال شیخ رجبعلی خیاط (ره)
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات