✅ ماجرای کتک خوردن استاد قرائتی ✍ خدا اموات را رحمت کند. من با پدرم دعوا داشتم. من مى خواستم به دبیرستان بروم. اما پدرم مى گفت: باید آخوند شوى. آن زمان آخوند خیلى کمیاب بود. سى و دو سال پیش مردم به پدرم مى گفتند: تو که آخوند نیستى. تو بازارى هستى. بچه… بیشتر »
آخرین نظرات